نكته شگفت انگيز در اين است كه دانشمندان مي گويند : " در تمام جهان ، هيچ دو بلور برف مشابهي يافت نمي شود ؛" يعني هر بلور برفي همچون اثر انگشت انسان شكل مخصوص به خود و ساختار منحصر بفردي دارد كه بلورهاي ديگر آن را ندارند !!
آيا اين دليلي بر وحدانيت و علم بي انتهاي خالق بلند مرتبه نيست ؟!
بگو به آنچه در آسمان ها و زمين است نظركنيد ؛ و(البته) اين آيات وهشدارها براي قومي كه ايمان نمي آورند ، سودي نمي كند . يونس(101)
پس آفرين باد بر خداوند كه بهترين آفرينندگان است. مؤمنون(147)
دوقلوهای سودانی که از ناحیه سر بهم چسبیده بودند، طی یک عمل جراحی موفقیت آمیز در انگلستان از هم جدا شدند
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، تیم پزشکان بیمارستان کودکان گریت ارموند لندن موفق شدند دوقلوهای سودانی که از ناحیه سر به هم چسبیده بودند را با موفقیت از هم جدا کنند.
در این اتفاق نادر، این دو دختر ۱۱ ماهه که جمجمه مشترک داشتند، از هم جدا شدند.
به گفته پزشکان بافت مغزی این دوقلو مجزا از هم بوده است و تنها چند شریان وعصب مشترک داشتند.
این دو قلو که مدت ۴ ماه تحت مراقبتهای پزشکی بودند، پس از این عمل در شرایط خوبی بهسر میبرند.
ریتا و دیتجای گابورا کودکان ۱۱ ماهه سودانی، در پی تقاضای خانواده شان از سوی یک موسسه خیریه بین اللملی عازم انگلستان شدند.
این عمل جراحی در انگلستان توسط دکتر جیمز گوردیچ که در ساال ۲۰۰۴ عمل مشابهی را در ایالات متحده آمریکا به انجام رسانده بود، انجام شد.
آخرین این سری عملیاتها که اولین آن در ماه می گذشته انجام گرفته بود، در ماه گذشته با موفقیت به پایان رسید./
ریتال و دیتجای ۱۱ ماهه هم اکنون در وضعیت خوبی قرار دارند. این دوقلوها از ناحیه بالای جمجمه به هم چسبیده بودند؛ بافت مغزی آنها از هم مجزا بود و تنها چند شریان و عصب مشترک مغزی داشتند.
این کودکان دوقلو که وضعیت جسمانی آنها مطلوب گزارش شده است، خواهند توانست اولین سال تولد خود را رودروی هم جشن بگیرند.
80 سال پیش، «جوزفین بیلاسکو» مجبور شد درس و مدرسه را رها کند تا برای تامین مخارج زندگی شان سر کار برود و از خواهر کوچکترش مراقبت کند.
او همیشه از اینکه نتوانسته بود دبیرستانش را تمام کند غصه می خورد تا اینکهس ال 2006، این مادربزرگ 98 ساله اهل کالیفرنیا، به آرزوی خود رسید و موفق شد مدرک دیپلم خود را بگیرد.
بیلاسکو نزدیک به 36 سال، به عنوان یک حسابدار رده پایین کار کرد. او ازدواج کرد و صاحب یک پسر و سه نوه شد. وقتی خانواده بیلاسکو از آرزوی او مطلع شدند، به همان دبیرستانی رفتند که وی در دهه 1920 آن را ترک کرده بود و موضوع را با مدیر دبیرستان در میان گذاشتند.
مدیر قبول کرد که مادربزرگ سر کلاس های درس حاضر شود و همراه دیگر دانش آموزان امتحان دهد تا مدرک دیپلمش را بگیرد. به این ترتیب پشتکار بیلاسکو در سن 98 سالگی او را به آرزوش رساند.
خداوند می فرماید: (تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجاً وَقَمَراً مُنِيراً) {فرقان:61}
ترجمه: (جاودان و پر بركت است آن خدایي كه در آسمانها برجهائي قرار داد، و در ميان آن چراغ روشن و ماه نور بخشي آفريد.)
در این آیه عظیم خداوند با ما از آسمان می گوید و در آن از خورشید بعنوان «چراغ» یاد کرده است.
با مراجعه به فرهنگ لغت عربی درخواهیم یافت که کلمه «سراج» به معنای ظرفی است که در ان سوختی ریخته می شود تا بسوزد و نور تولید کند . و با بازگشت به علوم نوین متوجه خواهیم شد که کیفیت کار خورشید این گونه است که خورشید همانند ظرفی است که پر از هیدروژن می باشد که همواره در حال سوختن (به شیوه ی ادغام و همجوشی) می باشد و نور و گرما را از خود ساطع می سازد./
خورشید ستاره ای از ستاره های این آسمان است که سیاره ها ( از جمله زمین) را به سمت خود می کشاند . خورشید چراغی است که سوخت خود را می سوزاند و نور و گرما را پخش می سازد . در زمان نزول قرآن کسی از چگونگی کار خورشید آگاهی نداشت اما نام گذاری قرآن بسیار دقیق بود و این شهادتی بر اعجاز قرآن است.
خورشید یک کوره ی هسته ای عظیمی است که سوخت آن هیدروژن می باشد . هیدروژن در خورشید به صورت پیوسته با هم واکنش و هم جوشی دارد که در اثر این واکنش ها « هلیم» بوجود می آید که نتیجه ی آن نور و گرمای فراوان است.. اکنون سوال از مشککین در قران و کسانی که ادعا می کنند که آیات قرآنی به دلخواه تفسیر می شوند و یا اینکه قرآن کتاب علوم نیست ، این است : هنگامی که قرآن از خورشید بعنوان چراغ فروزان (سراج) و از ماه بعنوان نور بخش یادکرده است ، آیا این توصیف منطبق با کشفیات نوین علوم فضا نمی باشد ؟... پس قرآن مکانیزم خورشید را قبل از 1400 سال به وضوح و درستی توصیف کرده است!
قرآن حتی از تابش خیره کننده ی خورشید گفته : (وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا) {النبا: 13}
ترجمه: (و چراغي روشن و حرارت بخش آفريديم) و اکنون ثابت شده است خورشید را هاله ای عظیم در بر گرفته است که طول آن به میلیون ها کیلومتر می رسد و این هاله است که شکل کنونی را به خورشید می دهد!
تاجمحل (به هندی: तIज महल، به اردو: تاج محال):
آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شدهاست. این بنا به دستور شاه جهان، امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود از همسر ایرانی محبوبش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) بههنگام وضع حمل فوت کرد بنا شدهاست. شاه تصمیم گرفت پس از مرگ همسرش با ساخت بنایی زیبا، مجلل و عظیم، همسرش را جاودانه کند. از اینرو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.
همانطور که مشخص است، نام این بنای زیبا ایرانی میباشد. این ساختمان بر پایه مخلوطی از معماری ایرانی، هندی و اسلامی تأسیس شدهاست و در ساخت آن ۲۰،۰۰۰ هنرمند و معمار از نقاط مختلف آسیا بهخصوص ایران، شبه قاره هند، آسیای میانه و آناتولی شرکت داشتهاند.
آغاز ساخت تاجمحل سال ۱۶۳۲م (۱۰۴۲ ش) بود و در سال ۱۶۴۷م (۱۰۵۷ ش) تکمیل شد.
احمد معماری لاهوری و برادرش استاد حمید لاهوری (سده یازدهم هجری) سرمعماران ایرانی سازنده تاج محل در هندوستان بودهاند. در برخی متون نیز از عیسی خان شیرازی و امانت خان شیرازی طغرانویس، که هر دو ایرانی بودهاند نام برده شدهاست، که گویا خطاطیهای روی در و دیوارهای تاج محل به امانت خان واگذار شدهبودهاست.
نماد وفا و عشق ابدی
تاج محل بنایی مُجَلَّل و رمز عشق ابدیست که سه قرن و نیم از بنای آن میگذرد. اخلاص به عشقی رومانسی، از دوران بسیار دور همچون: «لیلی و مجنون»، «رومئو و ژولیت» و یا «بختالنصر» که باغهای معلق بابل را به نشان وفاداری برای همسرش ساخت که یکی از عجایب هفتگانه دنیاست، تاج محل نیز یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیاست، تاج محل آرامگاه «ارجمند بانو بیگم» ملقب به ممتازمحل همسر محبوب «شاهجهان» پنجمین پادشاه گورکانی بود که در هند به پادشاهی رسید. این بنا به دستور شاهجهان برای نشان دادن عمق علاقه و عشق خود به ممتاز محل ساختهاست.
داستان بنای این مجموعه عمارات مجلل که در وسط آن گنبد تاج محل چون نگینی می درخشد، بر ارزش تاریخی این شاهکار هنری افزوده است. تاج محل، در واقع، باشکوه ترین هدیه یک شاه به همسر از دست رفته اش است و پایههای آن بر عشق وافر شاه جهان گورکانی به ممتاز محل ایرانی تبار استوار است. شاید اگر در سال ١٦٠٧ میلادی شاهزاده خرم، که بعدا با نام شاه جهان شناخته شد، ارجمند بانو بیگم را، که بعدا به ممتاز محل ملقب شد، نمی دید، امروز از تاج محل خبری نبود.
ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولد شهر آگرای هند بود. نور جهان، عمه ارجمند بانو همسر محبوب جهانگیر، پدر شهزاده خرم و شاه گورکانی وقت بود که در سیاست و دولتداری هم نقش بارزی داشت. شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو می سوخت، بنا به ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود. خرم پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید.
او پس از مراسم عروسی اعلام کرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و "ممتاز محل" است. ازآن به بعد ارجمند بانو با همین نام و پسوند "بیگم" خطاب میشد. به نوشته یک تاریخ نگار دربار گورکانی هند که با نام "قزوینی" از او یاد میشود، پیوند شاهزاده با دو همسر دیگرش تنها حکم زناشویی معمولی را داشت و "خرم" هیچ زن دیگری را شایسته محبت و شیفتگی ای که نثار ممتاز محل میکرد، نمى دانست. سال ١٦٢٨ شاهزاده خرم بر تخت طاووس هند نشست و به "شاه جهان" ملقب شد. ممتاز محل نمى خواست به مانند عمه قدرتمندش در امور اداری و سیاسی دستی داشته باشد. در عوض فهرست نام های زنان بیوه و کودکان یتیم را ترتیب میداد و از شوهرش می خواست که به نیازهای آنها رسیدگی کند و برای خانوادههای بینوا نفقه تعیین میکرد. او نیز مانند شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت و در ساماندهی یک باغ کرانه رود یامونا در شهر آگرا، جایی که سرانجام محل آخرت او شد، نقش داشت.
درگذشت ممتاز محل و وصیت او
ممتاز محل همسر دوم شاهجهان در ۱۷ جون ۱۶۳۱ میلادی در هنگام تولد فرزند چهاردهمش جان باخت. شاه جهان و ممتازمحل در سال ۱۶۱۲ ازدواج کردند و ۱۸ سال با یکدیگر زندگی کردند و ثمره این ازدواج ۱۴ فرزند بود که هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. در یکی از حملههای جنگی ممتاز محل همراه شاهجهان بود. او باردار و در ماهای آخر بارداری بود و در اثر وضع حمل جان باخت، این نوزاد چهاردهمین فرزندی بود که از ممتاز محل زائیده و دختر بود که نامش را گوهرهبیگم گذاشتند. هنگام وفات «ممتاز محل» ۳۹ سال بیش نداشت او از شوهرش درخواست کرد که پس از وی زنی نگیرد و برای او مقبرهای بسازد که بدان نام وی جاوید بماند.
مرگ ناگهانی «ممتاز محل» پادشاه را دچار غم و اندوه ساخت. شاه داغدیده پس از تفکر و تدبر تصمیم گرفت بنائی بر مزار محبوبش بسازد تا شاهدی بر عشقش باشد، از اینرو طراحان، مهندسان و استادکاران را از گوشه و کنار دنیا گرد آورد تا آرامگاهی را بسازند که آخرین دستاورد معماری گورکانی گردد.
به نوشته تاریخ نگاران، شاه جهان در پی درگذشت محبوب ترین همراه زندگی اش خلعت شاهانه اش را به عبای سفید عوض کرد و یک سال سوگوار بود. شاهی که قبلا برای توسعه دامنه سلطنتش خون فراوانی ریخته بود، گوشه نشین شد و برای مدتی دخترش جهان آرا به امور دولتداری پرداخت. روایت حاکی است ک موهای سیاه شاه جهان طی یکی دو ماه سوگواری سفید شد.
شاه جهان، تا از چنگ رخوت رها شد، در اجرای وصیت ممتاز محل بهترین معماران و خوشنویسان را از سراسر هند و بیرون از آن فرا خواند تا بنای یادبود محبوب ازدست رفته اش را در شهر آگرا، پایتخت امپراتوری گورکانی، بسازند.
تاریخ نگاران آن دوران، از این بنای یادبود با نام "روضه ممتاز محل" یاد کرده اند و برخی بر این نظراند که "تاج محل" مخفف "ممتاز محل" است. "پیتر ماندی"، جهانگرد اروپایی سده ١٧ میلادی نیز در نوشتههایش از "تاجِ محل، ملکه دربار گورکانی" نام میبرد.
خود شاه جهان هم که سال ها بعد، به دست پسرش اورنگزیب شکست خورد و مدتی در زندان لعل قلعه به سر برد، پس از درگذشت کنار ممتاز محل زیر گنبد تاج محل به خاک سپرده شد.
معماری باغ و ساختمان تاج محل
شاهجهان جایگاهی را در کنار «رود جمنا» برای این بنای بزرگ برگزید. تاج محل مقبرهای است با ۵۸ متر بلندی، ۵۶ متر پهنا که در نزدیکی اگرا در ایالت اوتار پرادش هندوستان بر روی یک تخته عظیم ۱۰۰ متر × ۱۰۰ متر مرمرین ساخته شدهاست. این بنای بزرگ، در یک باغ پهناور ۱۸ هکتاری قرار دارد، که در مرکز این یک باغ نهر آب طولانی وجود دارد و به شیوه چهارباغهای ایرانی ساخته شدهاست.
شاهجهان قصد داشت برای خود نیز آرامگاهی در کران دیگر «رود جمنا» و برابر آن بسازد و این دو بنا را با پلی به یکدیگر متصل سازد بهنشانه آنکه پیوند او و همسرش از جریان زمان هم در میگذرد. قرار بود که بر خلاف نمای تاج محل که از مرمر سفید است، آرامگاه شاه از مرمر سیاه باشد. اما سرنوشت بر این شد که آرامگاه دوم هرگز برپا نشود و شاه در کنار همسرش آرام گیرد.
تاج محل از سال ۱۹۸۳ جزو میراث جهانی یونسکو درآمده و در نظر سنجی بزرگ جهانی در سال ۲۰۰۷ میلادی که در ۸ ژوئیه همان سال نتیجه آن اعلام گردید این بنا در شمار یکی از عجایب هفتگانه جهان در دوران حاضر شناخته شد.
در دو طرف بنای اصلی دو بنای کوچکتر و قرینه بهچشم میخورد که در سمت غرب یک مسجد سهگنبدی وجود دارد که از ماسهسنگ (قهوهای مایل به قرمز) ساخته شده و در شرق بنایی است که زمانی به مثابه مهمانسرا به کار میرفتهاست.
گیوین هامبلی، نویسنده کتاب "شهرهای هندوستان گورکانی"، مینویسد که ریشههای ایرانی تاج محل، نخستین و پایدار ترین برداشتی خواهد بود که یک دانش پژوه رشته معماری اسلامی با دیدن این بنای یادبود حاصل میکند. به نظر او، تاج محل یک نمونه از معماری صفوی است و در واقع، نمایانگر حد اعلای نبوغ ایرانی در هنر معماری در خاک هند است.
هامبلی با استناد به سخنان هرمان گوتز، کارشناس تاریخ هنر، می افزاید: "تاج محل از بهترین نمونههای معماری است که با ذوق و سلیقه صفوی انجام شده است ... در تاج محل موارد معدود انحراف از ارتدکسی هنری صفوی را میتوان مشاهده کرد که شامل "چتری های راجپوتِ" پیرامون گنبد و تفاوت هایی در تناسب میان گنبد و پایه آن میشود. گلدستهها هم که احتمالا با الهام از آرامگاه "محمود خلجی" در "ماندو" ساخته شده اند، اندکی متفاوت اند. از غرایب روزگار است که که یکی از "عجایب جهان" که کمترین ارتباط را با هنر گورکانی (مغولی) دارد، به نمونه کلاسیک و نماد تمدن گورکانی تبدیل شده است."
معمار و طراح تاج محل
در متون تاریخی به نام معمار این مجموعه اشاره نشدهاست اما در برخی از متنهای متأخر، به شخصی به نام استاد احمد لاهوری اشاره شدهاست. بنا به یک دستنویس بازمانده از سده ١٧ میلادی، سرمعمار تاج محل و لعل قلعه (قلعه سرخ) دهلی همین استاد احمد لاهوری بوده است.
علاوه بر این، در برخی از متون از شخصی به نام استاد عیسی نام برده شده که بعضی او را اهل شیراز و عدهای وی را اهل استانبول دانستهاند. برخی از پژوهشگران نیز به یک نسخه خطی اشاره کردهاند که در آن به «استاد عیسی شیرازی نقشه نویس» و « امانت خان شیرازی طغرانویس» اشاره شدهاست.جدای افراد نامبرده از فردی به نام جرونیمو ورونئو اهل ونیز هم نامبرده شده است. عبدالحق شیرازی که سال ١٦٠٩ از شیراز به هند مهاجرت کرد و به خاطر استعداد فوق العادهاش در هنر خوش نویسی از سوی شاه جهان به "امانت خان" ملقب شد. به احتمال قریب به یقین، تمام خطاطیهای روی در و دیوارهای تاج محل به امانت خان واگذار شده بود، چون تنها نام اوست که به شکل "امانت خان الشیرازی" زیر یکی از خطاطی ها در ایوان جنوبی تاج محل حک شده است. امضای او حاکی از مقام بلند امانت خان در دربار گورکانیان نیز هست. آنچه مسلم است خط ثلث کتیبههای تاج محل که به رنگ مشکی بر زمینه مرمر سفید نشسته اثر امانت خان شیرازی است.
وجود یک معمار لاهوری در طراحی تاج محل به معنی فقدان یک یا چند معمار ایرانی نیست. زیرا میتوان اظهار داشت که طراحی و ساخت این مجموعه عظیم و با شکوه، تنها توسط یک معمار صورت نپذیرفتهاست و به احتمال زیاد چند نفر معمار و عده کثیری هنرمند در این کار مشارکت داشتهاند.
به گفته تاریخدان آمریکایی "میلو بیچ"، در این مورد میتوان تنها گمانه زنی کرد که معمار اصلی تاج محل چه کسی بوده، اما این نکته روشن است که خود شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت ولابد در طراحی تاج محل نیز دستکم نقش یک رایزن را داشته است.
گفته میشود برای ساخت این بنا بیست هزار کارگر، استادکار، معمار، سنگتراش، نقاش، فلزکار و جواهرتراش بهمدت بیست و دو سال کار کردهاند.
تاریخ پیدا شدن : ۲۰۰۲
سن هنگام پیدا شدن : ۷
محل : براشوف، رومانی
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۳ سال
حیوانات : سگها
«ترایان کالدارار»، پسری رومانیایی بود که سه سال، دور از خانوادهاش، یک زندگی وحشی در پیش گرفته بود. گفته میشود او به دلیل خشونتهای خانوادگی، خانهاش را ترک کرده بود. مادرش، «لینا کالدارار»، گفت که پسرش را دوست میداشته، اما همسرش مرد خشنی بوده و همواره لینا را کتک میزده. وقتی او ترایان را گم کرد، بسیار آزردهخاطر شد و این امید را در خود پرورش داد که شاید خانوادهی دیگری، سرپرستی ترایان را بر عهده گرفتهاند. او گفت : «وقتی فرار کردم، ارتباطم با ترایان قطع شد، با این حال، سعی کردم او را پس بگیرم. هر کاری کردم، او ( پدر ترایان ) اجازه نداد بچهام را پس بگیرم. او گفت بچه مال خودش است».
اگرچه ترایان کالدارار وقتی پیدا شد، هفت ساله بود، اما جسم یک بچهی سه ساله را داشت. او نمیتوانست صحبت کند، لخت بود و در یک جعبهی مقوایی پوشیده با پلیاتیلن زندگی میکرد. وی از نرمی استخوان شدیدی رنج میبرد، زخمهای عفونی داشت و جریان خونش احتمالاً به دلیل سرمازدگی، بسیار ضعیف بود. به اعتقاد دکترها، امکان نداشت ترایان به تنهایی زنده مانده باشد. آنان این طور نتیجه گرفتند که تعداد زیادی از سگهای ولگرد حومهی شهر ترانسیلوانیا به او یاری رساندهاند. وقتی ترایان پیدا شد، جسد سگی در کنارش بود که ظاهراً وی از آن تغذیه میکرده.
ترایان کالدارار، بعد از آن که اتومبیل یک چوپان به نام «مونالسکو یوان» از کار افتاد، پیدا شد. آقای یوان مجبور شده بود پیاده از مرتع خود بازگردد. در این زمان او کودک را پیدا کرده، به پلیس خبر داده بود. پلیس کمی بعد ترایان را گرفت. ترایان همچون یک شامپانزه راه میرفت و خوابیدن زیر تخت را به خوابیدن روی آن ترجیح میداد. به گزارش دکتر «مرسیا فلوریا»: «او را در وضعیتی حیوانی یافته بودند و حرکات او نیز حیوانگونه است. این شواهد نشان میدهند که وی در یک محیط اجتماعی رشد نیافته. وی در نبود غذا، بسیار آشفته میشود. در تمام مدت به دنبال غذاست. وی بعد از خوردن غذا میخوابد».
«ادنا شفرد» 90 ساله، اهل استرالیا، سال 2013 بسیار مشهور شد. این مادربزرگ در کلوپ های ورزشی بسیار مشهور بود زیرا با وجود داشتن سن زیاد حتی یک روزهم ورزش کردن را فراموش نمی کرد. او هر روز به کلاس های ایروبیک، بدنسازی و تایچی می رود. همچنین شنا در استخر را هرگز فراموش نمی کند و برنامه منظمی برای ورزش کردن دارد.
وی درباره پرجنب و جوش بودن خود می گوید: «من نمی توانم یک گوشه بدون تحرک بنشینم. همیشه باید جنب و جوش داشته باشم. همیشه وقتی از خواب بیدار می شوم خدا را به خاطر اینکه یک صبح دیگر در اختیارم گذاشته، شکر می کنم.»
وقتی شفرد به باشگاه ورزشی نمی رود، به هیچ عنوان او را در خانه نمی توان پیدا کرد. وی چهارشنبه ها با دوستانش به پیاده روی می رود، ضمن اینکه در کلاس های فوق برنامه دیگری نیز شرکت می کند.
مربی ورزشی شفرد درباره مادربزرگ ورزشکار می گوید: «شاید شفرد از نظر ژنتیکی قوی باشد اما نگاه او به زندگی و سلامت جسمانی به وی انگیزه می دهد تا این همه فعالیت داشته باشد ودیگران را تشویق به این کار کند.
«بت کالمان»، مربی یوگا، اگرچه 87 ساله است اما هنوز هم می تواند حرکات سخت یوگا را به راحتی انجام دهد. این زن استرالیایی، 40 سال است که مربی یوگاست وثابت کرده تمرینات یوگا، مغز و بدن انسان را سالم و جوان نگه می دارد.
در حالی که بیشتر هم سن و سال های کالمان، از کمردرد و استخوان درد شکایت می کنند او به راحتی می تواند رویدو دست خود، تعادلش را حفظ کند. او حرکات سخت یوگا مانند حالت طاووس که در آن فرد با کمک قدرت دست هایش به صورت افقی قرار می گیرد را بدون هیچگونه مشکلی انجام می دهد.
مادربزرگ 87 ساله، در اجرای حرکات نیلوفر و پل ننیز مهارت خاصی داردو از همه جالبتر اینکه می تواند روی سر، تعادلش را حفظ کند. بت کالمان می گوید: «سن و سالم را فراموش کنید، من حالا حرکات ورزشی را می توانم انجام دهم که 50 سال پیش قادر به انجام آنها نبودم.»
خداوند مي فرمايد: قسم به آسمان داراي چينها و راهها (سوره الذاريات- آيه 7)
در اين آيه كريم، قرآن در مورد بافت فكي سخن ميگويد. در قرن بيست و يكم دانشمندان دست به ساخت بزرگترين نرم افزار الكترونيكي زدند كه بتواند تصويري كوچك از فلك را ترسيم كند و نتيجه حيرتآور اين بود فلك به تارهاي عنكبوتي شباهت دارد.
اين بافت از بليونها شاهراه به هم متصل، تشكيل شده است. دانشمندان ميگويند كه اين بافت از مهمترين كشفهاي فلكي تاريخ ميباشد و جالب اينجاست كه قرآن با كلمه راهها و چينها به اين موضوع اشاره كرد.
پاك و منزه است خدايي كه اين فلك را آفريده و در آن مورد فرموده:
قسم به آسمان داراي چينها و راهها.
بسیاری از ملحدین به شک انداختن درباره مساله خلق هستی و توسعه آن پرداختند ، چرا که به معتقدات واهی و پوچ آنها ضربه می زد ... نظریه آنان اینگونه بود که می گفتند: « هستی از اول بوده است و همینگونه نیز ادامه خواهد داشت... لیکن اکتشاف دانششمندان ثایت نمود که هستی دارای آغازی است و اکنون همواره به صورت فزاینده ای در حال توسعه می باشد.
کمیته جوایز در آکادمی سلطنتی سوئد می گوید که جایزه ی نوبل را به سه نفربه نام های ساول پرلموتر و بريان اسميت و آدام ريس اعطا كرد که ده ها ابر نوا اختر را بررسی کردند و پی بردند که میزان سرعت انبساط و توسعه هستی در حال افزایش است . این کمیته همچنین می گوید که اکتشافات این سه نفر برای همه اعجاب برانگیز بوده ، حتی برای خود افرادی که این جایزه را بردند.
در این اکتشاف آمده است که هستی بدون توقف در حال انبساط است ..که این نظریه اساس فهم ما را از هستی شکل می دهد ولی باز سوالات سختی را نیز مطرح می کند و هشداری جدی می دهد که زیاد شدن سرعت انبساط هستی در نهایت به منجمد شدن آن می انجامد/
نکته ای که بشر اکنون به آن رسیده است قرآن در 14 قرن پیش به آن اشاره کرده است جایی که می فرماید: (وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ) [الذاريات: 47]
« ما آسمان را با قدرت بنا كرديم و همواره آنرا وسعت ميبخشيم»
حال بیندیشیم آیا این می تواند سخن و خیالی انسان باشد ... اگر قرآن ساخته ذهن محمد بود آیا او می توانست چنین ادعایی داشته باشد که آسمان را خود او خلق کرده است حال آنکه آسمان قبل از تولد او بوده است .
در یک اقدام عجیب زیباترین زن میان سال انگلیستان – ergyuo mokao – در حالی که تا به حال ازدواج نکرده بود – با یک سگ که این سگ را از یک حراجی با قیمت بالایی خریداری کرده بوده است ازدواج میکند . وی میگوید من با یک نگاه عاشق doty – اسم سگ وی – شده ام و تا آخر عمرم به او پایبند خواهم بود .
این مرد روسی با شكافتن سقف خانه اش متوجه وجود شانه های بكر عسل تولید شده توسط زنبورهای حاضر در محل در سقف خانه اش شد.
ردی در روسیه كه صداهای ناهنجاری را از سقف و دیوار خانه خود می شنید ، با شكافتن خانه اش متوجه اتفاقی عجیب و حیرت آور شد.
وی پس از دیدن چنین صحنه ای در خانه اش اقدام به تصویربرداری از این اتفاق و به اشتراك گذاری آن از طریق فضای مجازی كرد.
كارشناسان محیط زیست حاضر در محل معتقدند كه این اتفاق در منزل این فرد از آن جهت صورت گرفته كه مكانی برای تولید عسل در طبیعت برای این زنبورها وجود نداشته و این اتفاق اثباتی بر موضوع در خطر بودن حیات وحش موجودات است.
سلول های زندان ام سیزده و ام هجده کشور السالوادور که در ابتدا برای بازداشت های 72 ساعته ساخته شده بود ، اکنون در حدود 1 سال است که شمار زیادی خلافکار را میزبانی می کند.
این زندان ها محل نگهداری خلافکارانی است که جرم های سنگینی از جمله قتل و آدم ربایی را انجام داده اند و به همین دلیل دولت السالوادور نیز معتقذ است که چنین انسان هایی باید در درون سلول هایی همچون ام سیزده و ام هجده نگهداری شوند تا مایه عبرت دیگران شوند.
این زندان های قفسی در ابعاد 3.5 در 4.5 متر ساخته شده اند اما در هر سلول بالغ بر 50 نفر از محکومین قرار دارند.
تاریخ پیدا شدن : ۱۹۹۶
سن هنگام پیدا شدن : ۲
محل : نیجریه
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۱ سال
حیوانات : شامپانزهها/
«بلو»، پسر شامپانزهای نیجریهای را هنگامی که دو سال داشت، در سال ۱۹۹۶ پیدا کردند. والدینش احتمالاً وی را که دچار معلولیت جسمی و ذهنی بود، در شش ماهگی رها کرده بودند، کاری که معمولاً چادرنشینان «فولانی»، ساکنان بخش عمدهای از منطقهی «ساحل» در غرب آفریقا، با کودکان معلولشان انجام میدهند و امری عادی محسوب میشود.
بلو که گفته میشود توسط شامپانزهها سرپرستی و بزرگ شده بود، میان یک خانوادهی شامپانزه، در ۱۵۰ کیلومتری جنوب «کانو» واقع در شمال نیجریه پیدا شد. زمانی که این ماجرا، شش سال بعد در سال ۲۰۰۲ به چند خبرگزاری رسید، بلو در خانهی بیسرپرستان Tudun Maliki Torrey در کانو ساکن شده بود.
بلو، زمانی که تازه پیدا شده بود، مثل یک شامپانزه راه میرفت، او از پاهایش بهره میگرفت اما دستهایش را روی زمین میکشید. وی شبها در خوابگاه به این سو و آن سو میپرید، بچههای دیگر را آشفته میکرد و همه چیز را پرت میکرد و میشکست. شش سال بعد، بلو بسیار آرامتر شده بود، اما همچنان مثل شامپانزهها به این سو و آن سو میپرید، صداهای شامپانزهوار در میآورد و چند بار با مشت به سرش میزد. بلو در سال ۲۰۰۵ از دنیا رفت.
ساکنان شهر سن آنتونیو دا پلاتین برزیل با وزیدن باد شدید، شاهد برخاستن 50 هزار عنکبوت و پدیدهای مشابه بارش عنکبوت از آسمان بودند.
به گزارش تکناز به نقل از ایسنا، حدود 40 هزار گونه عنکبوت در سراسر جهان شناسایی شده اند که تنها 23 گونه دارای اجتماعاتی مانند زنبورها یا مورچه ها بوده و جزو خانواده نادر عنکبوت اجتماعی هستند. (social spiderمحسوب میشوند
تعداد عنکبوت های ماده به نر 10 به یک است و در هر کلونی تا 50 هزار عنکبوت زندگی می کنند.
شبکه عظیم تور ساخته شده توسط عنکبوت ها می تواند از زمین تا بالای درخت کشیده شده یا معادل 20 متر ارتفاع داشته باشد.
مارتا فیش زیست شناس و متخصص عنکبوت در دانشگاه پارنا رویداد بارش عنکبوتی را یک پدیده طبیعی در این منطقه عنوان می کند.
عنکبوت Anelosimus eximius از خانواده عنکبوت اجتماعی بطور معمول در بین درختان دیده می شود و در هنگام غروب و شب با ساخت یک تار عنکبوت عظیم اقدام به شکار حشرات می کنند.
تاریخ پیدا شدن : ۱۹۴۶
سن هنگام پیدا شدن : تقریباً ۱۰
محل : صحرای سوریه
مدت زمان زندگی در طبیعت : ۹ سال
حیوانات : آهوان کوهی
پسری که حدوداً ۱۰ سال سن داشت در میان گلهای آهوان کوهی در صحرای سوریه پیدا شد. او را به کمک یک جیپ عراقی گرفتند، چون میتوانست با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت بدود. اگرچه وی به طرز وحشتناکی لاغر بود، اما میگفتند بسیار سالم و تندست است و عضلاتی پولادین دارد. این پسر را گرفتند و دست و پایش را بستند.
به گفتهی آرمن، پسر-آهوی کوهی سوریهای در سال ۱۹۵۵ هنوز زنده بود و سعی کرده بود از وضعیت نامطلوبی که در آن زندانی شده بود، فرار کند. من احساسات شما را با بیان کارهایی که برای جلوگیری از این اقدام او انجام گرفت، جریحهدار نمیکنم
آنچه که Magazine Life در تاریخ ۹ سپتامبر۱۹۴۶ نوشته بود، تا حد زیادی با گزارشهای دیگر مطابقت دارد. گزارش میگوید یک ماه پیش، گروهی از شکارچیان، پسری پیدا کردهاند که وحشی و آزاد در میان گلهای از آهوان کوهی، در دشت سوریه میدویده است. گویا، وی، که در زمان پیدا شدن ۱۰ الی ۱۴ سال داشت، در کودکی به حال خود واگذاشته شده بود. بعد از پیدا شدن، او را به آسایشگاه بیماران روانی انتقال داده بودند.
![Profile Pic Profile Pic](http://donecdolor.rozblog.com/user/donecdolor.jpg)